با تو بودن

از سپیدی برف تا خنکای سحر از بلندای چهچه قناری تا تابش کرم شب تاب از همهمه جاری ابر تا سکوت بی پناه اشک از سایه سار عشق تا کهکشان خلوت هستی همه و همه آسایش با تو بودن را فریاد می زنند

Friday, December 1, 2006

بازی عشق


یه روزی از همین روزا
قصه ی بازی عشق آدمها
توی سوسوی سرد کینه ها
با تپش قلب یکرنگ عاشقا
پیش خدا
برنده میشه
توی اون روز، منو تو هم برنده ایم

No comments: